چرا در رابطه عاشقانه احساس تنهایی می کنیم؟
احساس تنهایی در یک رابطه عاشقانه، تجربهای دردناک و گیجکننده است. تصور کنید با فردی هستید که قرار است تکیهگاه و همدم شما باشد، اما با این وجود، احساس میکنید در جزیرهای دورافتاده زندگی میکنید. این احساس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که در این مقاله به بررسی 21 مورد از آنها میپردازیم: این دلایل لزوماً به معنای پایان رابطه نیستند، بلکه نشاندهنده وجود مشکلاتی هستند که باید شناسایی و حل شوند. درک این عوامل، اولین قدم برای بهبود وضعیت و ساختن رابطهای صمیمانهتر و رضایتبخشتر است.
- ✔
عدم ارتباط عمیق عاطفی:
صحبتهای سطحی جایگزین گفتگوهای صمیمانه و عمیق شده است. - ✔
کمبود صمیمیت فیزیکی:
فقدان تماس فیزیکی، آغوش و نوازش، حس دوری ایجاد میکند. - ✔
برآورده نشدن نیازهای عاطفی:
نیاز به حمایت، همدلی و درک در رابطه نادیده گرفته میشود.
- ✔
عدم توجه کافی به یکدیگر:
طرفین به اندازه کافی به نیازها، خواستهها و احساسات هم توجه نمیکنند. - ✔
مشکلات ارتباطی:
ناتوانی در بیان احساسات و نیازها به طور واضح و موثر. - ✔
وجود تعارضات حل نشده:
اختلافات مکرر و حل نشده، فاصله بین زوجین را بیشتر میکند. - ✔
عدم وجود اهداف مشترک:
نداشتن اهداف و برنامههای مشترک برای آینده، حس جدایی را تقویت میکند. - ✔
از بین رفتن شور و هیجان اولیه:
عادی شدن رابطه و کاهش هیجانات مثبت. - ✔
تفاوت در علایق و سرگرمیها:
عدم وجود فعالیتهای مشترک و علایق یکسان. - ✔
اعتیاد به شبکههای اجتماعی:
صرف زمان زیاد در فضای مجازی و غفلت از رابطه. - ✔
فشار و استرس زیاد:
درگیریهای ذهنی و استرسهای زندگی، توانایی حضور کامل در رابطه را کاهش میدهد. - ✔
تغییر در ارزشها و باورها:
تفاوتهای اساسی در ارزشها و باورها میتواند ایجاد اختلاف کند. - ✔
عدم پذیرش یکدیگر:
تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل به جای پذیرش او همانگونه که هست. - ✔
انتقاد مداوم:
سرزنش و انتقادهای پیدرپی، حس ارزشمندی را از بین میبرد. - ✔
مقایسه رابطه با دیگران:
مقایسه کردن رابطه خود با روابط کاملا مطلوب دیگران در شبکههای اجتماعی. - ✔
گذشته حل نشده:
آسیبهای گذشته و الگوهای رفتاری نا کارآمد، روی رابطه تاثیر میگذارند. - ✔
احساس قربانی بودن:
احساس اینکه همیشه باید فداکاری کنید و نیازهای شما نادیده گرفته میشوند. - ✔
عدم قدردانی:
ابراز نکردن قدردانی و تشکر از کارهای خوبی که طرف مقابل انجام میدهد.
- ✔
ترس از آسیب دیدن:
ترس از صمیمیت و آسیبپذیری، مانع ایجاد یک رابطه عمیق میشود. - ✔
وجود رازهای پنهان:
پنهان کردن اطلاعات مهم از یکدیگر، اعتماد را از بین میبرد. - ✔
انتظارات غیر واقعی:
داشتن انتظارات غیرمنطقی از رابطه و طرف مقابل.
اگر احساس تنهایی در رابطه شما پایدار است، کمک گرفتن از یک متخصص زوجدرمانگر میتواند بسیار مفید باشد.
چرا در رابطه عاشقانه احساس تنهایی میکنیم؟ 21 نکته کلیدی
1. عدم ارتباط عمیق عاطفی
شاید ظاهراً با هم باشید، اما اگر نتوانید احساسات، ترسها و امیدهای خود را به اشتراک بگذارید، پیوند عمیقی شکل نمیگیرد و تنهایی احساس میشود. در واقع، ارتباط عمیق عاطفی به معنای آسیب پذیر بودن و اجازه دادن به طرف مقابل برای ورود به لایه های پنهان وجود شماست. این ارتباط فراتر از صحبت های روزمره است و شامل درک متقابل، همدلی و حمایت عاطفی می شود.
وقتی این ارتباط وجود نداشته باشد، حتی در کنار معشوق هم احساس غریبی و انزوا خواهید کرد. به زبان ساده، صرف وقت گذراندن با هم کافی نیست؛ باید بتوانید به طور با صداقت و بدون ترس از قضاوت با یکدیگر صحبت کنید. برای ایجاد این ارتباط، تلاش کنید شنونده فعالی باشید و به حرف های طرف مقابل با دقت و توجه گوش دهید. سعی کنید احساسات و نیازهای خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنید.
2. انتظارات برآورده نشده
وقتی انتظاراتی که از رابطه دارید برآورده نمیشوند، احساس تنهایی و ناامیدی میکنید. این انتظارات میتوانند در مورد توجه، محبت، حمایت یا حتی سبک زندگی باشند. انتظارات غیر واقع بینانه، مخصوصا اگر بر اساس کاملا مطلوب های رسانه ای یا الگوهای غلط شکل گرفته باشند، میتوانند رابطه را تحت فشار قرار دهند. مثلا انتظار اینکه شریک زندگی شما همیشه و در همه حال شما را درک کند و با شما موافق باشد، غیر منطقی است. برای جلوگیری از ناامیدی، انتظارات خود را به طور واضح با شریک زندگی تان در میان بگذارید و در مورد آنها به توافق برسید. در ضمن، سعی کنید انتظارات خود را با واقعیت های رابطه و توانایی های شریک زندگی تان هماهنگ کنید. در ضمن، آمادگی برای سازش و انعطاف پذیری در رابطه بسیار مهم است.
3. کمبود صمیمیت فیزیکی
صمیمیت فیزیکی فقط رابطه جنسی نیست، بلکه شامل لمس کردن، در آغوش گرفتن و ابراز محبت از طریق تماس بدنی است. کمبود این صمیمیت میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی و احساس تنهایی شود.
صمیمیت فیزیکی راهی برای نشان دادن عشق و علاقه به شریک زندگی است و میتواند باعث تقویت پیوند عاطفی بین شما شود. کمبود صمیمیت فیزیکی میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند استرس، خستگی، مشکلات جسمی یا مشکلات در رابطه باشد. اگر احساس می کنید که صمیمیت فیزیکی در رابطه تان کم شده است، با شریک زندگی تان در مورد آن صحبت کنید و سعی کنید راه حلی برای آن پیدا کنید. تلاش کنید تا لحظات صمیمانه ای را در طول روز برای خودتان ایجاد کنید، حتی اگر فقط یک لمس ساده یا یک لبخند باشد.
4. عدم وجود فعالیتهای مشترک
وقتی تمام وقت خود را جدا از هم میگذرانید و هیچ فعالیت مشترکی ندارید، احساس دوری و تنهایی میکنید.انجام فعالیتهایی که هر دو از آن لذت میبرید، به تقویت رابطه کمک میکند.فعالیت های مشترک فرصتی برای ایجاد خاطرات مشترک و تقویت پیوند بین شما و شریک زندگی تان است.این فعالیت ها میتواند شامل هر چیزی باشد، از تماشای فیلم گرفته تا پیاده روی در طبیعت یا شرکت در کلاس های آموزشی.مهم این است که فعالیت هایی را انتخاب کنید که هر دو از آن لذت می برید و باعث ایجاد حس شادی و سرگرمی در رابطه تان می شود.
اگر نمی دانید چه فعالیت هایی را با هم انجام دهید، از شریک زندگی تان بپرسید چه چیزهایی را دوست دارد و سعی کنید چیزی را پیدا کنید که برای هر دو جذاب باشد.
در ضمن، سعی کنید تنوع را در فعالیت هایتان حفظ کنید تا از تکراری شدن آنها جلوگیری کنید.
5. عدم حمایت عاطفی
در یک رابطه سالم، افراد باید از یکدیگر حمایت عاطفی کنند. اگر در زمانهای سختی احساس میکنید که شریک زندگیتان از شما حمایت نمیکند، احساس تنهایی و انزوا خواهید کرد. حمایت عاطفی به معنای درک و همدلی با احساسات شریک زندگی تان و ارائه کمک و پشتیبانی در زمان های دشوار است. این حمایت میتواند شامل گوش دادن به حرف های او، ارائه مشاوره، یا صرفا حضور در کنار او باشد. اگر احساس می کنید که از حمایت عاطفی کافی برخوردار نیستید، با شریک زندگی تان در مورد آن صحبت کنید و به او بگویید که چه انتظاری از او دارید. در ضمن، سعی کنید خودتان نیز از شریک زندگی تان حمایت کنید و به او نشان دهید که به او اهمیت می دهید. ارائه حمایت عاطفی به معنای پذیرش احساسات طرف مقابل بدون قضاوت و تلاش برای درک دیدگاه اوست.
6. مشکلات حل نشده
وجود مشکلات حل نشده در رابطه میتواند باعث ایجاد تنش و فاصله عاطفی شود. بهتر است مشکلات را در اسرع وقت و به طور سازنده حل کنید. مشکلات حل نشده مانند علف های هرز در باغچه رابطه هستند؛ اگر به آنها رسیدگی نشود، به مرور زمان کل رابطه را تحت تاثیر قرار می دهند. اجتناب از حل مشکلات به امید اینکه خود به خود حل شوند، معمولاً نتیجه عکس می دهد و باعث تشدید آنها می شود. برای حل مشکلات، سعی کنید با شریک زندگی تان به طور با صداقت و محترمانه صحبت کنید و به دنبال راه حل های مشترک باشید. اگر نمی توانید به تنهایی مشکلات خود را حل کنید، از یک مشاور زوج درمانی کمک بگیرید. مهارت های ارتباطی موثر مانند گوش دادن فعال، همدلی و بیان احساسات به طور سازنده، در حل مشکلات بسیار مهم هستند.
7. عدم استقلال فردی
اگر تمام هویت خود را در رابطه تعریف کنید و استقلال فردی نداشته باشید، ممکن است احساس کنید که در رابطه گم شدهاید و تنهایی را تجربه کنید. حفظ هویت فردی در کنار رابطه عاشقانه بسیار مهم است. استقلال فردی به معنای داشتن علایق، اهداف و دوستان جدا از رابطه است. وقتی تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه می کنید و از سایر جنبه های زندگی خود غافل می شوید، ممکن است احساس کنید که در رابطه خفه شده اید و هویت خود را از دست داده اید. برای حفظ استقلال فردی، سعی کنید علایق خود را دنبال کنید، با دوستان خود در ارتباط باشید و برای خودتان وقت بگذارید.
8. وابستگی ناسالم
وابستگی بیش از حد به شریک زندگی و ترس از دست دادن او میتواند باعث شود که به او بچسبید و او را از خود دور کنید.این وابستگی ناسالم باعث احساس تنهایی در هر دوی شما میشود.وابستگی ناسالم با عشق و علاقه متفاوت است.در وابستگی ناسالم، فرد احساس می کند که برای خوشبختی و احساس امنیت به شریک زندگی خود وابسته است و بدون او نمی تواند زندگی کند.این وابستگی میتواند ناشی از ترس از تنهایی، عدم اعتماد به نفس یا تجربیات دردناک گذشته باشد.وابستگی ناسالم باعث می شود که فرد به طور مداوم به دنبال تایید و اطمینان از طرف شریک زندگی خود باشد و این امر میتواند او را خسته و آزرده کند.
برای غلبه بر وابستگی ناسالم، سعی کنید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید، مهارت های مقابله با تنهایی را یاد بگیرید و به دنبال حمایت از دوستان و خانواده خود باشید.
توجه داشته باشید شما میتوانید از یک مشاور روانشناس کمک بگیرید تا ریشه های وابستگی خود را شناسایی و راه های سالم تری برای برقراری ارتباط با دیگران را یاد بگیرید.
9. تغییر در اولویتها
اگر اولویتهای شما و شریک زندگیتان تغییر کرده باشد و دیگر با هم همخوانی نداشته باشید، ممکن است احساس کنید که از هم دور شدهاید و در رابطه تنها هستید.تغییر در اولویت ها امری طبیعی است که در طول زمان و با تغییر شرایط زندگی رخ می دهد.مثلا ممکن است یکی از شما به دنبال پیشرفت شغلی باشد در حالی که دیگری ترجیح می دهد وقت بیشتری را با خانواده سپری کند.اگر اولویت های شما و شریک زندگی تان با هم همخوانی نداشته باشد، ممکن است احساس کنید که دیگر در یک مسیر نیستید و از هم دور شده اید.
برای مقابله با این مشکل، سعی کنید با شریک زندگی تان در مورد اولویت های جدید خود صحبت کنید و راه هایی برای سازش و تفاهم پیدا کنید.
توجه داشته باشید شما میتوانید با هم فعالیت هایی را انجام دهید که به هر دو شما کمک کند تا به اهداف خود برسید.
10. مقایسه با دیگران
مقایسه با دیگران سم مهلکی برای روابط است. شبکه های اجتماعی تصویری غیر واقعی از زندگی دیگران ارائه می دهند و باعث می شوند که احساس کنیم زندگی آنها بهتر و کامل تر از زندگی ما است. به جای مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، تمرکز خود را بر روی نقاط قوت و ویژگی های مثبت رابطه خود بگذارید. سعی کنید قدردان داشته های خود باشید و برای بهبود رابطه خود تلاش کنید. به جای اینکه به دنبال کاملا مطلوب ها باشید، سعی کنید رابطه ای واقعی و سالم با شریک زندگی تان ایجاد کنید.
11. عدم بخشش
نگهداشتن کینه و عدم بخشش اشتباهات گذشته میتواند باعث ایجاد زخمهای عاطفی و فاصله در رابطه شود. بخشش، راهی برای رهایی از این زخمها و ایجاد صلح در رابطه است. نبخشیدن مانند حمل یک بار سنگین است که به مرور زمان شما را خسته و فرسوده می کند. کینه و خشم باعث می شوند که نتوانید به طور کامل در لحظه حال حضور داشته باشید و از رابطه خود لذت ببرید. بخشش به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و کینه و پذیرش این واقعیت است که همه ما اشتباه می کنیم. بخشش نه تنها برای طرف مقابل مفید است، بلکه برای خود شما نیز ضروری است. با بخشیدن، شما خود را از بند خشم و کینه آزاد می کنید و میتوانید به زندگی خود ادامه دهید. اگر بخشش برای شما دشوار است، میتوانید از یک مشاور روانشناس کمک بگیرید.
12. عدم درک متقابل
وقتی احساس میکنید که شریک زندگیتان شما را درک نمیکند و به حرفهایتان گوش نمیدهد، احساس تنهایی و انزوا خواهید کرد. درک متقابل، پایهی یک رابطهی قوی است. درک متقابل به معنای تلاش برای دیدن جهان از دیدگاه شریک زندگی تان و درک احساسات و نیازهای اوست. وقتی احساس می کنید که شریک زندگی تان شما را درک نمی کند، ممکن است احساس کنید که تنها هستید و کسی به شما اهمیت نمی دهد. برای ایجاد درک متقابل، سعی کنید شنونده فعالی باشید و به حرف های شریک زندگی تان با دقت و توجه گوش دهید. سعی کنید احساسات و نیازهای خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنید. در ضمن، سعی کنید به زبان بدن شریک زندگی تان توجه کنید و علائم غیر کلامی او را درک کنید.
13. مشکلات در برقراری ارتباط
اگر در بیان احساسات و نیازهای خود به درستی مشکل دارید یا نمیتوانید به طور موثر با شریک زندگیتان ارتباط برقرار کنید، ممکن است احساس تنهایی کنید. مهارتهای ارتباطی قوی، کلید حل بسیاری از مشکلات است. ارتباط موثر به معنای بیان واضح و با صداقت احساسات و نیازها، گوش دادن فعالانه به طرف مقابل و تلاش برای درک دیدگاه اوست. مشکلات در برقراری ارتباط میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند ترس از قضاوت، عدم اعتماد به نفس یا تجربیات دردناک گذشته باشد. اگر در برقراری ارتباط مشکل دارید، میتوانید از یک مشاور زوج درمانی کمک بگیرید. مهارت های ارتباطی را می توان با تمرین و آموزش یاد گرفت. سعی کنید از زبان بدن مناسب استفاده کنید، لحن صدای خود را کنترل کنید و از گفتن جملات توهین آمیز یا تحقیر کننده خودداری کنید.
14. احساس بیارزشی
اگر در رابطه احساس بیارزشی میکنید و فکر میکنید که شریک زندگیتان شما را دوست ندارد، احساس تنهایی و ناراحتی خواهید کرد. عزت نفس سالم، برای یک رابطه سالم ضروری است. احساس بی ارزشی میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تجربیات دردناک گذشته، انتقادهای مداوم یا عدم حمایت عاطفی باشد. اگر در رابطه احساس بی ارزشی می کنید، با شریک زندگی تان در مورد آن صحبت کنید و به او بگویید که چه احساسی دارید. سعی کنید عزت نفس خود را تقویت کنید و به خودتان یادآوری کنید که شما یک فرد با ارزش و دوست داشتنی هستید. به دنبال فعالیت هایی باشید که به شما احساس خوبی می دهند و اعتماد به نفس شما را افزایش می دهند. توجه داشته باشید شما میتوانید از یک مشاور روانشناس کمک بگیرید.
15. عدم وجود اهداف مشترک
اگر شما و شریک زندگیتان اهداف مشترکی برای آینده نداشته باشید، ممکن است احساس کنید که در دو مسیر جداگانه حرکت میکنید و از هم دور میشوید. داشتن اهداف مشترک، به رابطه جهت میدهد. اهداف مشترک میتواند شامل هر چیزی باشد، از خرید خانه گرفته تا سفر به دور دنیا یا بچه دار شدن. اگر اهداف مشترکی ندارید، با شریک زندگی تان در مورد آن صحبت کنید و سعی کنید اهدافی را پیدا کنید که برای هر دو شما جذاب باشد. اهداف مشترک باید واقع بینانه و قابل دستیابی باشند. در ضمن، اهداف مشترک باید با ارزش ها و باورهای هر دو طرف همخوانی داشته باشند.
16. عدم وجود دوستان مشترک
اگر شما و شریک زندگیتان دوستان مشترکی نداشته باشید و در حلقههای اجتماعی جداگانهای رفت و آمد کنید، ممکن است احساس کنید که زندگیهایتان جدا از هم است و در رابطه تنها هستید. داشتن دوستان مشترک، به تقویت رابطه کمک میکند. اگر دوستان مشترکی ندارید، سعی کنید با هم در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید و با دوستان یکدیگر آشنا شوید. توجه داشته باشید شما میتوانید با هم در فعالیت های داوطلبانه شرکت کنید و دوستان جدیدی پیدا کنید. سعی کنید به دوستان شریک زندگی تان احترام بگذارید و از آنها استقبال کنید.
17. مشکلات مالی
مشکلات مالی میتواند باعث ایجاد استرس، تنش و درگیری در رابطه شود و احساس تنهایی را به همراه داشته باشد. مدیریت صحیح مسائل مالی و گفتگو در مورد آن، میتواند به کاهش این تنشها کمک کند. پول یکی از بزرگترین دلایل درگیری در روابط است. مشکلات مالی میتواند باعث ایجاد استرس، اضطراب و ناامیدی شود. برای جلوگیری از مشکلات مالی، سعی کنید با شریک زندگی تان در مورد مسائل مالی خود به طور با صداقت و شفاف صحبت کنید. یک بودجه مشترک ایجاد کنید و برای هزینه های خود برنامه ریزی کنید. سعی کنید از خرید های غیر ضروری خودداری کنید و پس انداز کنید. اگر مشکلات مالی جدی دارید، از یک مشاور مالی کمک بگیرید.
18. مشکلات مربوط به خانواده
دخالت خانوادهها یا اختلاف نظر با آنها میتواند باعث ایجاد تنش و فاصله در رابطه شود. تعیین مرزها و حفظ حریم خصوصی در رابطه، در این شرایط اهمیت زیادی دارد. خانواده ها میتوانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند، اما دخالت بیش از حد آنها میتواند باعث ایجاد مشکل در رابطه ما شود. برای جلوگیری از این مشکل، سعی کنید با شریک زندگی تان در مورد خانواده های خود به طور با صداقت و شفاف صحبت کنید. مرزهای مشخصی را با خانواده های خود تعیین کنید و از آنها بخواهید که به حریم خصوصی شما احترام بگذارند. در صورت بروز اختلاف نظر با خانواده ها، سعی کنید به طور محترمانه و دیپلماتیک با آنها برخورد کنید. توجه داشته باشید شما میتوانید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
19. عدم قدردانی
وقتی احساس میکنید که تلاشها و محبتهایتان در رابطه دیده نمیشود و قدردانی نمیشود، ممکن است احساس تنهایی کنید و انگیزه خود را برای ادامه دادن رابطه از دست بدهید. ابراز قدردانی، یکی از راههای ساده و موثر برای تقویت رابطه است. قدردانی به معنای توجه به نقاط قوت و ویژگی های مثبت شریک زندگی تان و ابراز سپاسگزاری از او برای همه چیزهایی است که برای شما انجام می دهد. عدم قدردانی میتواند باعث ایجاد احساس نارضایتی، بی ارزشی و تنهایی شود. برای ابراز قدردانی، میتوانید از جملات ساده مانند “متشکرم” یا “قدردانت هستم” استفاده کنید. توجه داشته باشید شما میتوانید با انجام کارهای کوچک به شریک زندگی تان نشان دهید که به او اهمیت می دهید. هرگز فرض نکنید که شریک زندگی تان می داند که قدردانت هستید؛ همیشه به او بگویید.
20. افسردگی یا اضطراب
افسردگی یا اضطراب در یکی از طرفین رابطه میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی و احساس تنهایی شود. درمان افسردگی و اضطراب، نه تنها برای فرد مبتلا، بلکه برای کل رابطه ضروری است. افسردگی و اضطراب میتوانند تاثیرات منفی زیادی بر رابطه داشته باشند. فرد مبتلا به افسردگی ممکن است احساس خستگی، بی انگیزگی و بی علاقه ای به فعالیت های روزمره داشته باشد. فرد مبتلا به اضطراب ممکن است احساس نگرانی، ترس و ناامنی داشته باشد. این احساسات میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی و احساس تنهایی در رابطه شود. اگر شما یا شریک زندگی تان مبتلا به افسردگی یا اضطراب هستید، حتما به دنبال درمان باشید. درمان میتواند شامل دارودرمانی، روان درمانی یا ترکیبی از هر دو باشد.
21. عدم سازگاری جنسی
عدم سازگاری جنسی میتواند باعث ایجاد نارضایتی و فاصله عاطفی در رابطه شود. صحبت کردن در مورد نیازها و خواستههای جنسی و تلاش برای رسیدن به توافق، میتواند به حل این مشکل کمک کند. صمیمیت جنسی بخش مهمی از یک رابطه عاشقانه است. عدم سازگاری جنسی میتواند باعث ایجاد احساس نارضایتی، ناامیدی و تنهایی شود. برای حل این مشکل، سعی کنید با شریک زندگی تان در مورد نیازها و خواسته های جنسی خود به طور با صداقت و شفاف صحبت کنید. به یکدیگر گوش دهید و سعی کنید نیازهای یکدیگر را درک کنید. با هم خلاق باشید و راه های جدیدی را برای لذت بردن از صمیمیت جنسی امتحان کنید. اگر نمی توانید به تنهایی این مشکل را حل کنید، از یک مشاور جنسی کمک بگیرید.







گاهی در شلوغیِ یک رابطه هم میتوان تنها بود. انگار دو نفر کنار هم راه میروند ولی مسیرهایشان موازی است و هرگز تلاقی نمیکند.
یک بار در رابطهام متوجه شدم احساس تنهایی میکنم در حالی که فاصله فیزیکی وجود نداشت. دلیلش این بود که حرفهای مهم را با هم نمیزدیم، فقط درباره مسائل پیش پا افتاده صحبت میکردیم. وقتی شروع کردیم به گفتگوی واقعی، آن دیوار نامرئی کم کم فرو ریخت.
گاهی ایجاد فضای امن برای صحبتهای صادقانه، همان چیزی است که یک رابطه را از تنهایی نجات میدهد.