چگونه اعتماد را در خود و رابطه خود تقویت کنیم؟ (17 نکته)
این نکات هم برای افزایش اعتماد به خود و هم برای افزایش اعتماد در رابطه با طرف مقابل قابل استفاده هستند و با هم مرتبط و مکمل یکدیگرند:
- ✔
صادق باشید:
صداقت، پایه و اساس هر رابطهای است. هم با خودتان صادق باشید و هم با طرف مقابل. پنهانکاری و دروغ، هر چند کوچک، میتواند به مرور زمان اعتماد را از بین ببرد. - ✔
به قولهایتان عمل کنید:
وقتی قولی میدهید، تمام تلاش خود را برای عمل کردن به آن انجام دهید. این کار نشان میدهد که شما قابل اعتماد و مسئولیتپذیر هستید. - ✔
منظم و قابل پیشبینی باشید:
رفتارهای غیرقابل پیشبینی میتواند باعث ایجاد اضطراب و بیاعتمادی شود. سعی کنید رفتارهای ثابتی داشته باشید تا طرف مقابل بداند از شما چه انتظاری داشته باشد. - ✔
به حرفهای طرف مقابل با دقت گوش دهید:
وقتی به حرفهای طرف مقابل با دقت گوش میدهید، نشان میدهید که به او و نظراتش اهمیت میدهید. این کار باعث ایجاد حس امنیت و اعتماد میشود. - ✔
احترام بگذارید:
احترام گذاشتن به نظرات، احساسات و حریم خصوصی طرف مقابل، نشان میدهد که شما برای او ارزش قائل هستید و به او اعتماد دارید. - ✔
انتقادپذیر باشید:
هیچ کس کامل نیست و همه ما اشتباه میکنیم. انتقادپذیر بودن و پذیرفتن اشتباهات، نشان میدهد که شما تمایل به رشد و بهبود دارید. - ✔
اجازه دهید طرف مقابل اشتباه کند:
همه ما انسان هستیم و اشتباه می کنیم. بخشیدن اشتباهات طرف مقابل، نشان میدهد که شما به او اعتماد دارید و به او فرصت میدهید تا اشتباهاتش را جبران کند. - ✔
در دسترس باشید:
حضور فیزیکی و عاطفی شما در رابطه، به طرف مقابل اطمینان میدهد که شما به او اهمیت میدهید و در کنارش هستید. - ✔
آسیبپذیر باشید:
به اشتراک گذاشتن ترسها، امیدها و آرزوهایتان با طرف مقابل، نشان میدهد که شما به او اعتماد دارید و او را به عنوان یک فرد مهم در زندگیتان میپذیرید. - ✔
قضاوت نکنید:
سعی کنید بدون قضاوت به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و او را همانطور که هست بپذیرید. - ✔
پشتیبان باشید:
در مواقع سخت، از طرف مقابل حمایت کنید و به او نشان دهید که میتوانید روی شما حساب کند. - ✔
به حریم شخصی احترام بگذارید:
هر کسی به حریم شخصی نیاز دارد. به حریم شخصی طرف مقابل احترام بگذارید و از او انتظار داشته باشید که او هم به حریم شخصی شما احترام بگذارد. - ✔
از سوءتفاهمها جلوگیری کنید:
سوءتفاهمها میتواند باعث ایجاد بیاعتمادی شود. سعی کنید با صحبت کردن و شفافسازی مسائل، از بروز سوءتفاهمها جلوگیری کنید. - ✔
به شهود خود اعتماد کنید:
اگر احساس میکنید چیزی درست نیست، به شهود خود اعتماد کنید و موضوع را بررسی کنید. - ✔
خودتان را دوست داشته باشید:
اعتماد به نفس، کلید اصلی اعتماد به دیگران است. وقتی خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان اعتماد داشته باشید، راحتتر میتوانید به دیگران هم اعتماد کنید. - ✔
صبور باشید:
ایجاد اعتماد، زمان میبرد. صبور باشید و انتظار نداشته باشید که اعتماد یک شبه به وجود بیاید.
این نکات، راهنماییهایی کلی هستند و ممکن است بسته به شرایط خاص شما نیاز به تعدیل داشته باشند. مهم این است که با همدیگر صحبت کنید و راهکارهایی را پیدا کنید که برای شما و رابطهتان بهترین هستند. با تمرین و صبر، میتوانید اعتماد را در خود و رابطه خود تقویت کنید و از یک رابطه سالم، شاد و پایدار لذت ببرید.
چطور در رابطه به خودمان و طرف مقابل اعتماد بیشتری داشته باشیم؟
1. شناخت عمیق خود: پایهی اعتماد به نفس
اعتماد به خود، سنگ بنای هر رابطهی سالم است. برای اعتماد به خود، نیاز دارید تا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید. چه چیزهایی در زندگی برای شما اهمیت دارند؟ چه ارزشهایی دارید؟ وقتی خودتان را بشناسید، بهتر میتوانید نیازهایتان را بیان کنید و در مورد آنها مذاکره کنید. برای شناخت خود، میتوانید از تستهای شخصیتشناسی، نوشتن خاطرات روزانه یا مشاوره با یک متخصص کمک بگیرید. هرچه بیشتر خودتان را بشناسید، راحتتر میتوانید به خودتان اعتماد کنید و این اعتماد به رابطه شما نیز منتقل میشود.
2. شفافیت و صداقت: بنای اعتماد بین فردی
صداقت و شفافیت، اساسیترین رکن اعتماد در هر رابطهای هستند. پنهانکاری و دروغ، به سرعت اعتماد را از بین میبرند. با شریک زندگیتان در مورد احساسات، افکار و نگرانیهای خود صادق باشید. از پنهان کردن مسائل مهم خودداری کنید. شفافیت به معنای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مهم و ضروری با طرف مقابل است. این شامل گذشته، حال و آینده شما میشود. اگر اشتباهی کردید، مسئولیت آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید. پنهان کردن اشتباهات، تنها باعث تخریب بیشتر اعتماد میشود. سعی کنید با لحنی آرام و مهربان با طرف مقابل صحبت کنید و از سرزنش و انتقاد خودداری کنید.
3. گوش دادن فعال: کلید درک متقابل
گوش دادن فعال به معنای تمرکز کامل بر روی صحبتهای طرف مقابل و تلاش برای درک دیدگاه او است. این فراتر از شنیدن صرف است. هنگام صحبت کردن شریک زندگیتان، به چشمان او نگاه کنید، ارتباط چشمی برقرار کنید و از انجام کارهای دیگر خودداری کنید. به زبان بدن او توجه کنید و سعی کنید احساسات او را درک کنید. گاهی اوقات، زبان بدن میتواند بیشتر از کلمات، احساسات را منتقل کند. سوالات باز بپرسید تا او را تشویق کنید تا بیشتر صحبت کند و احساسات خود را بیان کند. از سوالاتی مانند “چه احساسی داشتی؟” یا “در مورد این موضوع چه فکری میکنی؟” استفاده کنید.
از قطع کردن صحبتهای او خودداری کنید و به او اجازه دهید تا حرفش را کامل بزند. حتی اگر با نظر او مخالف هستید، به او احترام بگذارید و اجازه دهید حرفش را بزند.
4. همدلی و درک احساسات: پیوند عاطفی عمیق
وقتی شریک زندگیتان ناراحت است، سعی کنید احساسات او را درک کنید و به او نشان دهید که در کنارش هستید. به او بگویید: “متاسفم که این احساس را داری” یا “میتونم تصور کنم که چقدر برات سخته”. از قضاوت کردن و سرزنش کردن او خودداری کنید. به جای آن، سعی کنید به او گوش دهید و به او کمک کنید تا احساسات خود را پردازش کند. همدلی یک مهارت است که میتوان آن را با تمرین و تلاش بهبود بخشید. سعی کنید در تمام روابط خود، همدلی را تمرین کنید.
برای همدلی بیشتر، سعی کنید به تجربیات مشابه خود فکر کنید و به یاد بیاورید که در آن شرایط چه احساسی داشتید.
5. احترام متقابل: پایبندی به ارزشها
احترام متقابل به معنای ارزش قائل شدن برای افکار، احساسات، نظرات و مرزهای طرف مقابل است. این شامل پذیرش تفاوتها و قدردانی از فردیت او میشود.
با شریک زندگیتان با لحنی محترمانه صحبت کنید و از توهین، تحقیر و سرزنش او خودداری کنید. حتی در هنگام بحث و اختلاف نظر، احترام را حفظ کنید. به نظرات و دیدگاههای او گوش دهید و به آنها ارزش قائل شوید، حتی اگر با آنها مخالف باشید. سعی کنید دیدگاه او را درک کنید و به او نشان دهید که برایتان مهم است. به مرزهای شخصی او احترام بگذارید و از تجاوز به حریم خصوصی او خودداری کنید. این شامل فضای شخصی، زمان شخصی و اطلاعات شخصی او میشود. احترام متقابل، زمینهساز ایجاد فضایی امن و حمایتکننده در رابطه میشود که در آن هر دو طرف احساس راحتی و آرامش میکنند.
6. تعهد و وفاداری: ضامن پایداری رابطه
تعهد به معنای پایبندی به قولها و تعهدات خود در رابطه است. وفاداری به معنای حمایت از شریک زندگیتان و حفظ اعتماد او است. وقتی به شریک زندگیتان قولی میدهید، تمام تلاش خود را برای عمل به آن انجام دهید. اگر به هر دلیلی نتوانستید به قول خود عمل کنید، با صداقت عذرخواهی کنید و دلیل آن را توضیح دهید. از شریک زندگیتان در برابر دیگران حمایت کنید و به او نشان دهید که در کنارش هستید. در مواقع سخت، پشتیبان او باشید و به او کمک کنید تا مشکلاتش را حل کند. از خیانت به شریک زندگیتان خودداری کنید. خیانت، به سرعت اعتماد را از بین میبرد و رابطه را به خطر میاندازد. خیانت فقط فیزیکی نیست، خیانت احساسی هم میتواند مخرب باشد.
7. بخشش: رهایی از کینهها
بخشش به معنای رها کردن خشم، کینه و رنجش ناشی از اشتباهات طرف مقابل است. این به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای انتخاب کردن رهایی و حرکت به جلو است. وقتی شریک زندگیتان اشتباهی میکند، سعی کنید او را ببخشید. البته بخشش همیشه آسان نیست، اما برای حفظ سلامت رابطه ضروری است. بخشش به معنای نادیده گرفتن اشتباهات طرف مقابل نیست. بلکه به معنای پذیرفتن این واقعیت است که همه اشتباه میکنند و انتخاب کردن رهایی از احساسات منفی است. اگر نمیتوانید به راحتی طرف مقابل را ببخشید، سعی کنید دلیل آن را پیدا کنید. آیا هنوز احساسات منفی دارید؟ آیا نیاز به زمان بیشتری دارید؟
8. ابراز قدردانی: نشان دادن ارزش
ابراز قدردانی به معنای نشان دادن قدردانی و سپاسگزاری از کارهایی است که شریک زندگیتان برای شما انجام میدهد. این میتواند شامل کارهای کوچک و بزرگ باشد. به شریک زندگیتان بگویید که از او قدردانی میکنید. از او به خاطر تلاشها، حمایتها و محبتهایش تشکر کنید. کارهای کوچک و محبتآمیزی برای او انجام دهید. این میتواند شامل تهیه یک فنجان چای، نوشتن یک یادداشت عاشقانه یا انجام یک کار منزل باشد. به او بگویید که چقدر برایتان مهم است و چه چیزهایی در او را تحسین میکنید. وقتی از طرف مقابل قدردانی میکنید، او احساس میکند که دیده و شنیده میشود و این باعث تقویت رابطه شما میشود.
9. حل مسئله مشترک: به جای تقصیر، راه حل پیدا کنید
در هر رابطهای، اختلاف نظر و مشکل وجود دارد. مهم این است که چگونه با این مشکلات روبرو میشوید. به جای سرزنش و مقصر دانستن طرف مقابل، سعی کنید با هم برای حل مشکل تلاش کنید. با هم بنشینید و در مورد مشکل صحبت کنید. سعی کنید دیدگاه یکدیگر را درک کنید و راه حلی پیدا کنید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد. از بحث و جدلهای بیفایده خودداری کنید. به جای آن، روی یافتن راه حل تمرکز کنید. اگر نمیتوانید به تنهایی مشکل را حل کنید، از یک مشاور کمک بگیرید. وقتی با هم برای حل مشکل تلاش میکنید، به یک تیم تبدیل میشوید و این باعث تقویت رابطه شما میشود.
10. گذراندن وقت با کیفیت: ارتباط عمیق
گذراندن وقت با کیفیت به معنای اختصاص دادن زمان مشخص به شریک زندگیتان و تمرکز کامل بر روی او است. این به معنای انجام فعالیتهایی است که هر دو از آن لذت میبرید. بدون حواسپرتی، به شریک زندگیتان توجه کنید. تلفن همراه خود را خاموش کنید و تمام توجه خود را به او معطوف کنید. با هم صحبت کنید، به هم گوش دهید و در مورد احساسات خود با هم به اشتراک بگذارید. فعالیتهایی را با هم انجام دهید که هر دو از آن لذت میبرید. این میتواند شامل پیادهروی، تماشای فیلم، آشپزی یا انجام یک بازی باشد.
11. تشویق رشد فردی: حمایت از آرزوها
تشویق رشد فردی به معنای حمایت از اهداف، آرزوها و علایق شریک زندگیتان است. این به معنای تشویق او به دنبال کردن رویاهایش و تبدیل شدن به بهترین نسخه خودش است. به شریک زندگیتان بگویید که به او ایمان دارید و از او حمایت میکنید. به او کمک کنید تا منابع و فرصتهای مورد نیاز برای رسیدن به اهدافش را پیدا کند. در زمانهای سخت، پشتیبان او باشید و به او انگیزه دهید.
12. ایجاد استقلال فردی: حفظ هویت
ایجاد استقلال فردی به معنای حفظ هویت و علایق شخصی در رابطه است. این به معنای داشتن دوستان، سرگرمیها و فعالیتهای خارج از رابطه است. زمانی را برای خودتان اختصاص دهید و به فعالیتهایی بپردازید که از آن لذت میبرید. با دوستان خود وقت بگذرانید و ارتباط خود را با آنها حفظ کنید. علایق و سرگرمیهای خود را دنبال کنید و از آنها لذت ببرید.
13. تعیین مرزهای سالم: حفظ احترام متقابل
تعیین مرزهای سالم به معنای مشخص کردن حد و مرزهایی است که در رابطه احساس راحتی و امنیت میکنید. این شامل مرزهای فیزیکی، عاطفی، ذهنی و مالی میشود. به شریک زندگیتان بگویید که چه چیزهایی برای شما قابل قبول است و چه چیزهایی نیست. از خودتان در برابر رفتارهای توهینآمیز، تحقیرآمیز و سوء استفادهگرانه محافظت کنید. به مرزهای شریک زندگیتان احترام بگذارید و از تجاوز به حریم خصوصی او خودداری کنید.
14. یادگیری زبان عشق: فهمیدن نیازهای همدیگر
همه افراد، عشق را به روشهای مختلفی ابراز و دریافت میکنند. گری چاپمن، نویسنده کتاب “پنج زبان عشق”، پنج زبان عشق را معرفی کرده است: کلام تاییدآمیز، وقت گذراندن با کیفیت، دریافت هدیه، انجام خدمات و تماس فیزیکی. سعی کنید زبان عشق شریک زندگیتان را بشناسید و به همان زبان به او عشق بورزید. به او بگویید که دوستش دارید، با او وقت بگذرانید، برایش هدیه بخرید، برایش کارهای خوب انجام دهید و با او تماس فیزیکی داشته باشید. در ضمن، به شریک زندگیتان بگویید که زبان عشق شما چیست و چگونه میتوانید عشق را به بهترین شکل به شما ابراز کند.
15. مدیریت انتظارات: واقعبینانه نگاه کنید
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل، میتواند منجر به ناامیدی، نارضایتی و از بین رفتن اعتماد شود. انتظارات خود را با شریک زندگیتان در میان بگذارید و با هم در مورد آنها صحبت کنید. به این واقعیت توجه کنید که هیچ کس کامل نیست و همه اشتباه میکنند. به جای تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، او را همانطور که هست بپذیرید.
16. مشاوره گرفتن: کمک حرفهای
17. اعتماد سازی زمان می برد: صبور باشید
اعتماد یک شبه به وجود نمیآید. اعتماد سازی زمان میبرد و نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است. صبور باشید و به رابطه خود زمان بدهید تا رشد کند. از اشتباهات کوچک چشمپوشی کنید و بر روی نکات مثبت رابطه تمرکز کنید. با هم برای حل مشکلات تلاش کنید و به رابطه خود ایمان داشته باشید. اگر صبور باشید و به رابطه خود زمان بدهید، میتوانید رابطهای قوی، پایدار و مبتنی بر اعتماد ایجاد کنید. اعتماد مانند یک گیاه است که نیاز به مراقبت و توجه دارد تا رشد کند و شکوفا شود.







راستش من تو رابطه قبلیم زیاد به حرف دلم گوش نمی دادم. همیشه فکر می کردم اگه چیزی رو نگم بهتره، مبادا بحث بشه. اما همین پنهون کاری ها کم کم باعث شد دیگه نتونم بهش اعتماد کنم. یاد گرفتم که حتی اگه حرفم سخته، باید بزنم تهش. یه بار بخاطر یه مسئله کوچیک کارم به مشاجره کشید، ولی بعدش حس خیلی سبکی داشتم.🤯
حالا می فهمم چرا همیشه می گن اعتماد مثل آینه شکننده است. اگه یه ترک کوچیکم توش باشه، دیگه هیچ وقت مثل اولش نمی شه. اون موقع نمی دونستم بعضی چیزا رو باید با حوصله درست کرد. الان می بینم بعضی زوجا می خوان یک شبه همه چی رو درست کنن، ولی اعتماد مثل درخته، آروم آروم رشد می کنه.🌱
یه وقتایی هم ما خودمون با رفتارهامون داریم بی اعتمادی رو دعوت می کنیم. مثلا بد قولی های کوچیک یا دیر جواب دادن های مکرر. من خودم کلی از این اشتباهات رو کردم.😅
یکی از بهترین کارهایی که می شه کرد اینه که به طرف مقابل فضا بدیم. اینطوری هر دو می تونن راحت تر نفس بکشن. من اون زمان نمی فهمیدم چقدر این موضوع مهمه. یعنی بعضی وقتا لازمه آدم تنها باشه تا بتونه دوباره انرژی بگیره.
یه چیزی که خیلی بهم کمک کرد این بود که یاد بگیرم بگم “نمی دونم”. قبلا فکر می کردم باید همیشه همه چیز رو بدونم. ولی اعتراف به ندانستن بعضی وقتا اعتماد بیشتری می سازه تا تظاهر به دانستن.🙃